رابطه اخلاق و فرهنگ

اخلاق در هر جامعه ای به مجموعه ای از  فرایندها، باورها، ارزش ها و کنش های اجتماعی اطلاق می شود که  بتوانند از خلال فرایند آموزش غیر رسمی (تربیت) و رسمی (آموزش مدرسه ای) به افراد منتقل شده و آنها را برای  مشارکت و جای گرفتن در جامعه به مثابه یک عنصر سازگار و همراه با دیگران و نه مخرب و ضد دیگران، آماده کند.

از این لحاظ هیچ جامعه ای را نمی توان یافت که در آن شکلی از اخلاق وجود نداشته باشد.  با وجود این تقریبا به جز گروهی از مشترکات اخلاقی که رقم آنها به دلیل فرایند جهانی شدن رو به افزایش است،  جوامع و فرهنگ های  گوناگون نه تنها هر کدام  قواعد و ضوابط و روندها و کنش های  اخلاقی و ضد اخلاقی متفاوتی دارند ، بلکه اخلاق  در هر یک از این فرهنگ ها نیز بنا بر اینکه در چه حوزه کاری، در چه قشر اجتماعی، چه جنسیت  و سن و موقعیت بیولوژیک و در چه حدی از  سرمایه های اقتصادی و فرهنگی قرار داشته باشیم، متفاوت است. تلاش برای یک دست کردن و ایجاد یک اخلاق عمومی کاملا یکپارچه شده نیز در هیچ جامعه ای تاکنون موفق نبوده و عملا به فروپاشی اخلاقی منجر شده است، هر چند این بدان معنا نیست که جامعه و فرهنگ بتوانند بدون گروهی از  محورهای اخلاقی مشترک به حیات خود ادامه دهند. نظام ارزش های اجتماعی که در همین ستون پیشتر از آن سخن گفته ایم به همین کار می آید. 

منبع:پرسش مهر

ادامه مطلب ...